وقف در قرآن و احادیث
در قرآن کریم کلمهٔ وقف نیامده است، ولی عناوینی مترادف همچون صدقه، خیر، برّ، انفاق، احسان در مواردی از قرآن آمده است، و هر یک از این عناوین بر وقف صدق میکند، زیرا وقف، هم صدقه است و هم برّ و نیکی است ولی در عین حال عنوانی خاص برای وقف است، یعنی بین وقف و بین این عناوین عام و خاص مطلق است و وقف عنوانی خاص میباشد.

در اکثر قریب به اتفاق احادیث نیز لفظ وقف به کار برده نشده است اما برای تشویق مردم به آن روایات و حدیثهای متعددی موجود است و ثوابهای فراوانی برای کسانی که به انجام آن همت بگمارند وعده داده شده است. یکی از این احادیث حدیث «صدقهٔ جاریه» است که در جواهر آمده: در مسالک است و از تذکره نیز حکایت شده و در مهذبالبارع و تنقیح هم آمده که علماء فرمودهاند: مراد از صدقه جاریه همان وقف است.
اهمیت وقف در اسلام
یکی از خصوصیات انسان مومن تخصیص دادن قسمتی از مالش برای نیازمندان است «و فی اموالهم حق معلوم* للسائل والمحروم». یکی از بهترین نوع تخصیص مال، وقف است که انسان مومن قسمتی از مالش را در جهت رفع مشکل موسسههای خدمات رسانی به اجتماع و نیازمندان وقف میکند که دائماً صرف آن شود.
پیشینه در ایران
در اواخر شاهنشاهی ساسانیان بنیادهای نیکوکاری به منظور رستگاری روان در ایران بنیاد شد که پول آن صرف کمک به تنگدستان و احداث تأسیسات عامالمنفعه میشد. همین بنیادها بعدها الگویی برای وقف اسلامی شدند.
در ایران در تشکیلات اداری دورهٔ سامانیان (۲۶۱ – ۳۸۹ هجری) از دیوان موقوفات و یا دیوان اوقاف نام برده شده که کار آن رسیدگی به امور مساجد و اراضی موقوفه بودهاست.
شرایط وقف
برای انعقاد وقف به جز «شرایط اساسی صحت قراردادها» شرایط خاصی ضروری میباشد که عبارتاند از:
حبس عین: واقف (وقف دهنده) در مدت وقف، حق هیچ گونه دخل و تصرفی در عین موقوفه ندارد. یعنی واقف حق ندارد که مال موقوفه را بفروشد یا اینکه هرگونه نقل و انتقال حقوقی نسبت به مال موقوفه انجام دهد یا تصرفی در مال موقوفه بکند که منافی وقف باشد.
تسبیل منفعت: ،قف در صورتی صحیح میباشد که منظور واقف از وقف حبس عین به منظور قرب الهی و فی سبیل الله باشد.
قابلیت بقای عین: «فقط وقف مالی جایز میباشد که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد...»(ماده ۵۸ قانون مدنی) بنابراین وقف مالی که در صورت استفاده از آن مال، قابلیت بقا ندارد باطل میباشد؛ به عنوان مثال خوراکیها را نمیتوان وقف نمود.
قبض عین:وقف از عقود تشریفاتی میباشد بنابراین وقف زمانی تحقق پیدا میکند که واقف عین موقوفه را در اختیار موقوف علیه(کسی که وقف به نفع اوست) یا موقوف علیهم قرار دهد و عین موقوفه به قبض موقوف علیه یا موقوف علیهم درآید.
هدیه
هدیه، پیشکش یا تحفه چیزی است که آن را بدون انتظار دریافت چیزی دیگر به شخص دیگری تقدیم کنند. اگر چه ممکن است در مقابل هدیه دادن، چشمداشت هدیهای متقابل داشت، اما هدیه چیزی است که آن را به رایگان میبخشند.
هدیه میتواند هر چیزی باشد که سبب خشنودی دیگری شود یا از غمش کاسته شود، بهویژه خدمتی چون بخشندگی یا مهربانی.
مناسبتها
مردم سراسر جهان به مناسبتهای گوناگون هدیه میدهند یا میگیرند، از جمله به مناسبتهای:
اشتغال
بازنشستگی
تبلیغات
جشنها
خانهٔ نو
رهآورد سفر (سوغات)
عیدی
زادروز
روز عشق
روز مادر
زایمان
سال نو
سپاسگزاری
عروسی
فارغالتحصیلی
قبولی در امتحانات
مجلس ترحیم
مراسم دینی
نامزدی
همکاری
یادبود
دوستی
همدردی
همدردی یا ترحم، توجه، درک و واکنش انسانی نسبت به پریشانی یا نیاز انسان یا موجود دیگری است. همدردی با همدلی تفاوت دارد. همدلی، درک و اشتراک احساسی با شخص دیگری است اما همدردی نیازی به اشتراک احساس یکسان ندارد و در حکم اهمیت دادن به خوشی یا ناخوشی دیگران است که ممکن است تا داشتن احساسی یگانه گسترش یابد.
همدلی
همدلی یا هماحساسی توانایی درک و اشتراک احساس دیگران با مشاهده وضع حال و هیجانهای آنان است.
واژهشناسی
واژهٔ انگلیسی Empathy نخستین بار در سال ۱۹۰۹ توسط ادوارد بردفورد تیچنر استفاده شد که به منظور ترجمه واژه آلمانی Einfühlungsvermögen ابداع شده بود. در اواخر قرن ۱۹ میلادی پدیده جدیدی توسط تئودور لیپس کشف شد که آن را از انگلیسی به آلمانی Empathie ترجمه کردند که هنوز در آن کشور استفاده میشود.
بشردوستی
مفهوم بشردوستی عبارتست از اصول اخلاقی که مرتبط با نیکوکاری، مهربانی، همدردی و ... نسبت به همهٔ مردم جهان میباشد. این مفهوم قدمتی به طول تاریخ دارد، ولی وجه اجتماعی و فراگیر آن را میتوان جدید و تکاملیافتهٔ وجه فردی بشردوستی دانست که قدمتش به چند دهه میرسد. رفتارهایی شبیه تبعیض جنسی، تبعیضهای قومی و نژادی، طبقهبندی اجتماعی، سوء استفاده جنسی، تفکیک مذهبی و ملیتی و ... با بشردوستی مفهوم بشردوستی منافات دارد. افراد بشردوست، انسانها را به صرف همنوع بودنشان پذیرا هستند و معیار دیگری برای کمک به دیگران برای خود قائل نیستند.
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن و یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
تاریخچه
آدمیان در مرحلهای از تاریخ پدیداری خود رفته رفته برخی چیزها را ارزشمند تصور کردند. تفکر ابتدایی انسان به این صورت وارد مرحله مفهوم سازی شد و مفهوم سازی موجب پدیدار شدن مفهوم خوبی یا خیر در ذهن انسان گشت و این شروع تفکر اخلاقی انسان بود. وقتی کومونهای اولیه شکل گرفتند دو مفهوم عمده در ساختار اجتماعی شان مشهود بود؛ یکی از این مفاهیم، مفهوم عرف بود و دیگری مفهوم تابو. عرف مجموعه قواعدی بود که جامعه به صورت سنتی آن را پذیرفته بود و موجبات انتظام اجتماعی را فراهم میآورد؛ زمانی که جوامع به سوی متمدن شدن گام برداشتند و از حالت کومون درآمدند، به مرور مفهوم عرف نیز تبدیل به مفهوم قانون شد. تابو مجموعهای از رفتارها و گفتارهای ناهنجار اجتماعی بود که از سوی آیین و مذهب قوم ممنوع و نکوهیده بودند؛ مفهوم تابو نیز در سیر تطور جوامع مدنی، به مرور زمان به مفهوم اخلاقیات بدل گشت. پس از گذار از دوران کومونهای اولیه و شکل گیری نخستین جوامع مدنی تشریک مساعی رو به افزایش نهاد و تقسیم کار برآوردن نیازها را آسان کرد. این جریان موجب شد که خواستهها از نیازها پیشی بگیرند. بالیدن آرمانها، تکامل هوش بشری و نیز قابلیت تأمل درباره حیات و عالم موجب شد تا انسان ارزش گذاری نیازها و خواستههای خود را امری جدی و تا حدی حیاتی قلمداد کند. سرانجام آدمیان برای هر چیزی که در آن منفعتی احساس میکردند ارزش قائل میشدند و بدین طریق مفهوم خیر گسترش یافت.
همزمان با پیدایش و گسترش مفهوم خیر در جوامع انسانی مفهوم شر نیز به وجود آمد و گسترش یافت. انسانها بسته به نوع عملکردشان در چشم یکدیگر به خوب و بد تقسیم شدند. این جریان موجب آن شد که افراد بشر گرایش به شر را تقبیح کنند چرا که با وجود منفعت عمل شر برای فرد شرور، کلیت این عمل به ضرر تمام افراد جامعه تمام میشد و میتوانست بنیاد شهروندی را ریشه کن کند. در این راستا بود که معلمین اخلاق ظهور یافتند. آنچه تا کنون گفته شد بنا بر دیدگاه تکاملی در جامعه شناسی غربی است ولی بر خلاف این سیر تکاملی برای پیدایش مفهوم خیر و شر باید چنین گفت این مفهوم خیر و شر تنها در باب خیر و شر نوعی جریان دارد یعنی خیر و شری که به واسطه آن منافع اجتماعی حفظ یا منهدم می گردد در حالی که به بداهت عقلی مشخص است که برخی از اعمال و رفتار درای منافع و مضرات اجتماعی نیست ولی با این وجود عقل به شر بودن آن حکم می کند به عنوان نمونه فخر فروشی مضرت اجتماعی مستقیمی ندارد ولکن عقل به قبح آن حکم می کند همچنین شرور و موارد اخلاقی وجود دارند که عقل به آنها دسترسی ندارد چرا که عقل نظری مدرک کلیات است و عقل عملی نیز در قالب همان کلیات به مصداق یابی می پردازد با این تفاصیل نیاز به پیامبران از زمان کشف خیر و شر نوعی - اجتماعی نمی باشد بله از اغاز هستی انسان نیاز به پیامبران برای نشان دادن این شرور و خیر ها وجود دارد چرا که تنها پیامبران به منبع اصلی دانش یعنی خدا متصل هستند و به تمام جوانب نفس بشری و هستی احاط دارند و این کلام که اولین و مهمترین معلمین اخلاق پیامبران بودند. دین به مثابه برنامه و روش اخلاقی به واسطه عدهای افراد که خود را مرتبط با خداوند معرفی میکردند به مردمان ارائه شد. ان هم بعد از کشف این خیر ها و شر های اجتماعی کلامی است که با توجه به استدلال گذشته باطل است. البته اینکه پیامبران ابراهیمی مهمترین این افراد بودند. نیز جای بحث دارد چرا که دین در نزد خدا یکی است و در هر زمان به تناسب آن زمان فرامینی داده است تا دین خاتم که همان اسلام است همچنین گفته شده اولین فرامین اخلاقی مدون که انسان را مورد خطاب قرار داد فرامین دهگانه خداوند در سفر پیدایش و سفر تثنیه و نیز احکام دینی و اخلاقی یهود در سفر لاویان بود. که این نیز جای تامل است با توجه به انچه گفته شد از ضرورت وجود پیامبران از اغاز زمان زندگانی بشر و وجود پیامبران قبل از موسی بدون شک ده فرمان اولین فرمان اخلاقی خداوند نمی باشد چرا که در زمان نوح نیز خط موجود بوده است و مطلب دیگری که گفته شده آن است که: پس از نزول شریعت یهود باب نزول ادیان مختلف بر جوامع انسانی گشوده شد. مسیحیت و اسلام دو دین ابراهیمی دیگر بودند که هر یک با تفاوتهای کلی و جزیی به تبیین اصول اخلاقی پرداختند. به واقع در صدد آن است که این دو دین را وام دار یهودیت بداند اما این در جائی باعث اشکال است که ما ماهیت دین ها را متفاوت بدانیم اما در تفکر اسلام دین تنها نزد خدا یکی است و هر دین تکامل بخش دین دیگری است و این ادیان منافاتی با هم ندارند هرچند که در جریان تحریفات یهود و مسیح گذاره های اخلاقی در برخی از این دین ها تحریف شده است. در مورد آیینهای دینی غیر ابراهیمی نیز همزمان با این جریان شروع به گسترش کردند. از جمله اینان میتوان از ادیان زرتشتی و بودایی نام برد. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح و در سرزمین یونان معلم اخلاقی سر بر میآورد که فارغ از آموزههای دینی به تعلیم اخلاق میپرداخت. سقراط حلقه پیوند معلمین اخلاق با فلاسفه اخلاق بود.
افلاطون مکالمات فراوانی در باب فلسفه نوشت و در این آثار اشارات و بررسیهای ضمنی بسیاری درباره اخلاقیات کرد؛ اما فلسفه اخلاق راه خود را رسماً از زمان ارسطو آغاز کرد. نگارش اخلاق نیکوماخوس شروع تاریخ فلسفه اخلاق است. پس از ارسطو اپیکوریان و رواقیون سردمداران نگرش فلسفی به اخلاق بودند. پس از تحول بزرگ مسیحیت فلسفه اخلاق وارد مسیری جدید شد. آگوستین یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه اخلاق بود و با آراء خود به تبیین موضوعات فلسفه اخلاق از منظر مسیحیت کاتولیک پرداخت. در دوران قرون وسطی فلسفه اخلاق رشد روزافزونی داشت اما تنها در مسیر اخلاقیات مسیحی پیش میرفت. اوج فلسفه اخلاق در قرون وسطی را میتوان در آراء توماس آکویناس مشاهده کرد. پس از دوران رنسانس اندک اندک آزادی اندیشه و بیان در جوامع اروپایی نهادینه شد و با وجود مشکلات به جا مانده از دوران تاریکی انقلاب فلسفی آغاز گشت. این انقلاب همان شروع دوران جدید است. دوران مذکور دوران شکوفایی علم و فلسفه بود. تمام فلاسفه بزرگ این دوران درباره اخلاق نظریات مهمی را مطرح ساختند اما قابل توجهترین این فلاسفه باروخ اسپینوزا است. پیش از دوران جدید تمامی فلاسفه به اخلاق رویکردی مبتنی بر فضیلت داشتند. انقلاب اسپینوزا در فلسفه اخلاق تغییر این رویکرد به اخلاق مبتنی بر کردار بود. تأثیر متفکران دوران جدید بر عصر روشنگری غیر قابل انکار است. در پایان دوران روشنگری بارزترین چهره فلسفه اخلاق طول تاریخ یعنی ایمانوئل کانت رخ مینماید. در حقیقت کانت مفهوم امروزی فلسفه اخلاق را ساخت. پس از کانتجان استوارت میل و آرتور شوپنهاور علم اخلاق را بیش از پیش متحول ساختند. در قرن بیستم نیز فلاسفه بزرگی در دو شاخه فلسفه تحلیلی و فلسفه قارهای آثار مهمی از خود بر جای گذاشتند.
مسائل
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند و یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.
خیر و شر
مبنای اخلاقیات بر این عقیده استوار است که آن چه برای انسانهای (و یا حتی حیوانات) به خصوصی خوب یا بد است، نه فقط از دیدگاه آنان، بلکه از دیدگاه فراگیرتری خوب یا بد می باشد.
حکم کردن به این که چه چیزی فی نفسه خوب است به این معناست که آن چیز ارزشمند است. ذهن انسان با عمل ارزش گذاری امور خیر و شر را پدید می آورد و در نتیجه به تقبیح و تحسین این امور می پردازد. نمی توان به طور قطع گفت که ارزش گذاریهای این چنینی اصولاً قراردادی هستند و یا به صورت غریزی موجودند. با این حال، وجود این دو مفهوم در تاریخ تفکر بشری غیر قابل انکار است. وجود این مفاهیم در ذهن انسان موجب شده است تا نظریات مختلف اخلاقی خیر و شر را به طرق گوناگون تعبیر کند. برخی خیر را، خیر فرد می دانند؛ عده ای معتقدند که خیر همان خیر جمعی است و دیگرانی معتقدند که مفهوم خیر نسبت به موقعیت تاریخی و فرهنگی یک جامعه تعریف می شود. با وجود این عدم توافق، یک مفهوم در فلسفه اخلاق از اهمیت کلیدی برخوردار است و آن مفهوم خیر اعلی است. خیر اعلی یعنی بالاترین شکل خیر که انسان می تواند با حرکت به سوی آن اخلاقی تر عمل کند.
خیر می تواند به واسطه روابط علّی، هنجاری و مفهومی با درستی در ارتباط باشد. با این حال امکان عدم رابطه میان این دو مفهوم نیز وجود دارد. تبیین روابط خیر و درستی نیز در نظریات مختلف به اشکال مختلف بیان شده است.
اخلاق
علم اخلاق شاخهای از علوم انسانی∗ است که موضوع آن شناخت مصادیق ارزش ها و بیانگر راه های کسب فضائل و ترک رذائل اخلاقی است. در فلسفه اخلاق دربارهٔ خوب یا بد بودن یک امر چند گرایش وجود دارد. یک گرایش تنها در صورتی یک امر را خوب میداند که نتیجه(ها)یی دلخواه به همراه داشته باشد(نتیجه گرایی/پیامدگرایی/غایت گروی) اما گرایشی دیگر بدون رد نتیجههای دلخواه خوب بودن یک امر را ذاتی میداند (وظیفه گرایی). برخی از ادیان گرایش دوم در اخلاق را پذیرفته و ادعا می نمایند. در اخلاق دینمدار این نتیجهها ممکن است در جهان دیگر که فرامادی است نیز اتفاق بیافتند اما در اخلاق نا-دینمدار رخداد نتیجههای دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی تنها در جهان مادی مد نظر است. در این اخلاق ریز الگوهای اخلاقی و اینکه چه اموری نتیجههایی دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی دارند، ممکن است با اجماع روانشناسان و جامعهشناسان برجسته تعیین شود نه متولیان دین.
واژهشناسی
اخلاقیات در دو زمینه به کار می روند،اوّل: تمییز فردی (خوب از بد) و دوم: روشهای رفتاری که گاه به عنوان «عرف رفتاری» نهادینه شده در یک گروه فرهنگی، مذهبی، اجتماعی یا فلسفی شناخته می شود. اخلاقیات فردی با اهداف درست یا غلط، انگیزهها یا اعمال تعریف و تمییز داده می شوند؛ اهدافی که آموخته شده اند، ایجاد شده اند و یا از طرف اشخاصی که در گروه هستند، توسعه یافته اند.
در زبان فرانسه واژه اخلاقیات به معنای آداب و رسوم نیز به کار می رود. تعریف فرهنگ لاروس (le Petit Larousse) از اخلاقیات:
Morale به لاتین (mores, mœurs):
مجموعه قوانین کردار و ارزش هایی که در یک جامعه به عنوان هنجار شناخته می شود.
تئوری اهداف غایی کردار انسان
اهداف و نتایجه گیری عملی یک داستان
دکترین خوشبختی انسانها و روشهای رسیدن به این هدف
مجموعه خاصی از قوانین رفتاری
همچنین فرهنگ فرانسه روبر (Le Petit Robert) اینگونه تعرف شده است: اخلاقیات: علم خوبی و بدی، اصول رفتار؛ تئوری رفتار انسانی به مثابه تکالیفی برای رسیدن به خوبی.
علم اخلاقیات، مجموعه اشکال مختلف خُلق و خوی یک شخص، تعریف کننده یک رفتار. اخلاقیات اغلب به یک سنت آرمانی وابسته است (مدل کانتی) که بین چیزی که هست و چیزی که باید باشد، تمایز ایجاد می کند، در حالیکه آداب و رسوم وابسته به یک سنت مادی گرا است (مدل اسپینوزی) که تنها به دنبال پیشبرد واقعیتهای موجود برای دستیابی به خوشبختی همگانی، از طریق رفتار منطقی است.
از دیدگاه درسترفتاری (déontologie)، اخلاقیات در مورد نظام تکالیفی که باید در یک حرفه انجام شود، بحث می شود.
از دیدگاه زبان عامی و فنی اخلاق به سه معنی به کار میرود∗
خُلق یعنی خوی، طبع، سجیه، عادت∗، و جمع آن اخلاق است.
صفت اخلاقی: عامل انجام یک عمل اخلاقی در شرایط خاص، به طور ناخودآگاه و شرطی∗ مثل بخشندگی و دروغگویی
عمل اخلاقی: آن نوع عمل که بتوان در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد. میتواند آگاهانه یا بی اختیار و عادتی(در اثر یک خلق) باشد . مثل یک بار بخشیدن و دروغ گفتن و ...
در قرآن کریم کلمهٔ وقف نیامده است، ولی عناوینی مترادف همچون صدقه، خیر، برّ، انفاق، احسان در مواردی از قرآن آمده است، و هر یک از این عناوین بر وقف صدق میکند، زیرا وقف، هم صدقه است و هم برّ و نیکی است ولی در عین حال عنوانی خاص برای وقف است، یعنی بین وقف و بین این عناوین عام و خاص مطلق است و وقف عنوانی خاص میباشد.

در اکثر قریب به اتفاق احادیث نیز لفظ وقف به کار برده نشده است اما برای تشویق مردم به آن روایات و حدیثهای متعددی موجود است و ثوابهای فراوانی برای کسانی که به انجام آن همت بگمارند وعده داده شده است. یکی از این احادیث حدیث «صدقهٔ جاریه» است که در جواهر آمده: در مسالک است و از تذکره نیز حکایت شده و در مهذبالبارع و تنقیح هم آمده که علماء فرمودهاند: مراد از صدقه جاریه همان وقف است.
اهمیت وقف در اسلام
یکی از خصوصیات انسان مومن تخصیص دادن قسمتی از مالش برای نیازمندان است «و فی اموالهم حق معلوم* للسائل والمحروم». یکی از بهترین نوع تخصیص مال، وقف است که انسان مومن قسمتی از مالش را در جهت رفع مشکل موسسههای خدمات رسانی به اجتماع و نیازمندان وقف میکند که دائماً صرف آن شود.
پیشینه در ایران
در اواخر شاهنشاهی ساسانیان بنیادهای نیکوکاری به منظور رستگاری روان در ایران بنیاد شد که پول آن صرف کمک به تنگدستان و احداث تأسیسات عامالمنفعه میشد. همین بنیادها بعدها الگویی برای وقف اسلامی شدند.
در ایران در تشکیلات اداری دورهٔ سامانیان (۲۶۱ – ۳۸۹ هجری) از دیوان موقوفات و یا دیوان اوقاف نام برده شده که کار آن رسیدگی به امور مساجد و اراضی موقوفه بودهاست.
شرایط وقف
برای انعقاد وقف به جز «شرایط اساسی صحت قراردادها» شرایط خاصی ضروری میباشد که عبارتاند از:
حبس عین: واقف (وقف دهنده) در مدت وقف، حق هیچ گونه دخل و تصرفی در عین موقوفه ندارد. یعنی واقف حق ندارد که مال موقوفه را بفروشد یا اینکه هرگونه نقل و انتقال حقوقی نسبت به مال موقوفه انجام دهد یا تصرفی در مال موقوفه بکند که منافی وقف باشد.
تسبیل منفعت: ،قف در صورتی صحیح میباشد که منظور واقف از وقف حبس عین به منظور قرب الهی و فی سبیل الله باشد.
قابلیت بقای عین: «فقط وقف مالی جایز میباشد که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد...»(ماده ۵۸ قانون مدنی) بنابراین وقف مالی که در صورت استفاده از آن مال، قابلیت بقا ندارد باطل میباشد؛ به عنوان مثال خوراکیها را نمیتوان وقف نمود.
قبض عین:وقف از عقود تشریفاتی میباشد بنابراین وقف زمانی تحقق پیدا میکند که واقف عین موقوفه را در اختیار موقوف علیه(کسی که وقف به نفع اوست) یا موقوف علیهم قرار دهد و عین موقوفه به قبض موقوف علیه یا موقوف علیهم درآید.
هدیه
هدیه، پیشکش یا تحفه چیزی است که آن را بدون انتظار دریافت چیزی دیگر به شخص دیگری تقدیم کنند. اگر چه ممکن است در مقابل هدیه دادن، چشمداشت هدیهای متقابل داشت، اما هدیه چیزی است که آن را به رایگان میبخشند.
هدیه میتواند هر چیزی باشد که سبب خشنودی دیگری شود یا از غمش کاسته شود، بهویژه خدمتی چون بخشندگی یا مهربانی.
مناسبتها
مردم سراسر جهان به مناسبتهای گوناگون هدیه میدهند یا میگیرند، از جمله به مناسبتهای:
اشتغال
بازنشستگی
تبلیغات
جشنها
خانهٔ نو
رهآورد سفر (سوغات)
عیدی
زادروز
روز عشق
روز مادر
زایمان
سال نو
سپاسگزاری
عروسی
فارغالتحصیلی
قبولی در امتحانات
مجلس ترحیم
مراسم دینی
نامزدی
همکاری
یادبود
دوستی
همدردی
همدردی یا ترحم، توجه، درک و واکنش انسانی نسبت به پریشانی یا نیاز انسان یا موجود دیگری است. همدردی با همدلی تفاوت دارد. همدلی، درک و اشتراک احساسی با شخص دیگری است اما همدردی نیازی به اشتراک احساس یکسان ندارد و در حکم اهمیت دادن به خوشی یا ناخوشی دیگران است که ممکن است تا داشتن احساسی یگانه گسترش یابد.
همدلی
همدلی یا هماحساسی توانایی درک و اشتراک احساس دیگران با مشاهده وضع حال و هیجانهای آنان است.
واژهشناسی
واژهٔ انگلیسی Empathy نخستین بار در سال ۱۹۰۹ توسط ادوارد بردفورد تیچنر استفاده شد که به منظور ترجمه واژه آلمانی Einfühlungsvermögen ابداع شده بود. در اواخر قرن ۱۹ میلادی پدیده جدیدی توسط تئودور لیپس کشف شد که آن را از انگلیسی به آلمانی Empathie ترجمه کردند که هنوز در آن کشور استفاده میشود.
بشردوستی
مفهوم بشردوستی عبارتست از اصول اخلاقی که مرتبط با نیکوکاری، مهربانی، همدردی و ... نسبت به همهٔ مردم جهان میباشد. این مفهوم قدمتی به طول تاریخ دارد، ولی وجه اجتماعی و فراگیر آن را میتوان جدید و تکاملیافتهٔ وجه فردی بشردوستی دانست که قدمتش به چند دهه میرسد. رفتارهایی شبیه تبعیض جنسی، تبعیضهای قومی و نژادی، طبقهبندی اجتماعی، سوء استفاده جنسی، تفکیک مذهبی و ملیتی و ... با بشردوستی مفهوم بشردوستی منافات دارد. افراد بشردوست، انسانها را به صرف همنوع بودنشان پذیرا هستند و معیار دیگری برای کمک به دیگران برای خود قائل نیستند.
فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد. درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و باز شناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری میشود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاری؛ فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود.
فلسفه اخلاق یکی از رویکردهای علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهمیت آن و پیش کشیدن سؤالاتی که این حوزه از فلسفه مطرح میکند نمیتوان فهم کاملی از اخلاق و اخلاقیات کسب کرد. نهایتاً فلسفه اخلاق در شرایط بحرانی یا فوری بیش از دیگر علوم انتزاعی به دادمان نخواهد رسید اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار میگیرند میتوانند به صورت پیشینی بسیار از رخدادها را ممکن و یا غیر ممکن سازند. به این معنا که ساختار شکل گرفته اخلاقی پیرامون ما (به عنوان دستاورد اندیشه و فلسفه اخلاق)، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و در نتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیم گیریهای موقعی مان کمک فراوان خواهد رساند.
تاریخچه
آدمیان در مرحلهای از تاریخ پدیداری خود رفته رفته برخی چیزها را ارزشمند تصور کردند. تفکر ابتدایی انسان به این صورت وارد مرحله مفهوم سازی شد و مفهوم سازی موجب پدیدار شدن مفهوم خوبی یا خیر در ذهن انسان گشت و این شروع تفکر اخلاقی انسان بود. وقتی کومونهای اولیه شکل گرفتند دو مفهوم عمده در ساختار اجتماعی شان مشهود بود؛ یکی از این مفاهیم، مفهوم عرف بود و دیگری مفهوم تابو. عرف مجموعه قواعدی بود که جامعه به صورت سنتی آن را پذیرفته بود و موجبات انتظام اجتماعی را فراهم میآورد؛ زمانی که جوامع به سوی متمدن شدن گام برداشتند و از حالت کومون درآمدند، به مرور مفهوم عرف نیز تبدیل به مفهوم قانون شد. تابو مجموعهای از رفتارها و گفتارهای ناهنجار اجتماعی بود که از سوی آیین و مذهب قوم ممنوع و نکوهیده بودند؛ مفهوم تابو نیز در سیر تطور جوامع مدنی، به مرور زمان به مفهوم اخلاقیات بدل گشت. پس از گذار از دوران کومونهای اولیه و شکل گیری نخستین جوامع مدنی تشریک مساعی رو به افزایش نهاد و تقسیم کار برآوردن نیازها را آسان کرد. این جریان موجب شد که خواستهها از نیازها پیشی بگیرند. بالیدن آرمانها، تکامل هوش بشری و نیز قابلیت تأمل درباره حیات و عالم موجب شد تا انسان ارزش گذاری نیازها و خواستههای خود را امری جدی و تا حدی حیاتی قلمداد کند. سرانجام آدمیان برای هر چیزی که در آن منفعتی احساس میکردند ارزش قائل میشدند و بدین طریق مفهوم خیر گسترش یافت.
همزمان با پیدایش و گسترش مفهوم خیر در جوامع انسانی مفهوم شر نیز به وجود آمد و گسترش یافت. انسانها بسته به نوع عملکردشان در چشم یکدیگر به خوب و بد تقسیم شدند. این جریان موجب آن شد که افراد بشر گرایش به شر را تقبیح کنند چرا که با وجود منفعت عمل شر برای فرد شرور، کلیت این عمل به ضرر تمام افراد جامعه تمام میشد و میتوانست بنیاد شهروندی را ریشه کن کند. در این راستا بود که معلمین اخلاق ظهور یافتند. آنچه تا کنون گفته شد بنا بر دیدگاه تکاملی در جامعه شناسی غربی است ولی بر خلاف این سیر تکاملی برای پیدایش مفهوم خیر و شر باید چنین گفت این مفهوم خیر و شر تنها در باب خیر و شر نوعی جریان دارد یعنی خیر و شری که به واسطه آن منافع اجتماعی حفظ یا منهدم می گردد در حالی که به بداهت عقلی مشخص است که برخی از اعمال و رفتار درای منافع و مضرات اجتماعی نیست ولی با این وجود عقل به شر بودن آن حکم می کند به عنوان نمونه فخر فروشی مضرت اجتماعی مستقیمی ندارد ولکن عقل به قبح آن حکم می کند همچنین شرور و موارد اخلاقی وجود دارند که عقل به آنها دسترسی ندارد چرا که عقل نظری مدرک کلیات است و عقل عملی نیز در قالب همان کلیات به مصداق یابی می پردازد با این تفاصیل نیاز به پیامبران از زمان کشف خیر و شر نوعی - اجتماعی نمی باشد بله از اغاز هستی انسان نیاز به پیامبران برای نشان دادن این شرور و خیر ها وجود دارد چرا که تنها پیامبران به منبع اصلی دانش یعنی خدا متصل هستند و به تمام جوانب نفس بشری و هستی احاط دارند و این کلام که اولین و مهمترین معلمین اخلاق پیامبران بودند. دین به مثابه برنامه و روش اخلاقی به واسطه عدهای افراد که خود را مرتبط با خداوند معرفی میکردند به مردمان ارائه شد. ان هم بعد از کشف این خیر ها و شر های اجتماعی کلامی است که با توجه به استدلال گذشته باطل است. البته اینکه پیامبران ابراهیمی مهمترین این افراد بودند. نیز جای بحث دارد چرا که دین در نزد خدا یکی است و در هر زمان به تناسب آن زمان فرامینی داده است تا دین خاتم که همان اسلام است همچنین گفته شده اولین فرامین اخلاقی مدون که انسان را مورد خطاب قرار داد فرامین دهگانه خداوند در سفر پیدایش و سفر تثنیه و نیز احکام دینی و اخلاقی یهود در سفر لاویان بود. که این نیز جای تامل است با توجه به انچه گفته شد از ضرورت وجود پیامبران از اغاز زمان زندگانی بشر و وجود پیامبران قبل از موسی بدون شک ده فرمان اولین فرمان اخلاقی خداوند نمی باشد چرا که در زمان نوح نیز خط موجود بوده است و مطلب دیگری که گفته شده آن است که: پس از نزول شریعت یهود باب نزول ادیان مختلف بر جوامع انسانی گشوده شد. مسیحیت و اسلام دو دین ابراهیمی دیگر بودند که هر یک با تفاوتهای کلی و جزیی به تبیین اصول اخلاقی پرداختند. به واقع در صدد آن است که این دو دین را وام دار یهودیت بداند اما این در جائی باعث اشکال است که ما ماهیت دین ها را متفاوت بدانیم اما در تفکر اسلام دین تنها نزد خدا یکی است و هر دین تکامل بخش دین دیگری است و این ادیان منافاتی با هم ندارند هرچند که در جریان تحریفات یهود و مسیح گذاره های اخلاقی در برخی از این دین ها تحریف شده است. در مورد آیینهای دینی غیر ابراهیمی نیز همزمان با این جریان شروع به گسترش کردند. از جمله اینان میتوان از ادیان زرتشتی و بودایی نام برد. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح و در سرزمین یونان معلم اخلاقی سر بر میآورد که فارغ از آموزههای دینی به تعلیم اخلاق میپرداخت. سقراط حلقه پیوند معلمین اخلاق با فلاسفه اخلاق بود.
افلاطون مکالمات فراوانی در باب فلسفه نوشت و در این آثار اشارات و بررسیهای ضمنی بسیاری درباره اخلاقیات کرد؛ اما فلسفه اخلاق راه خود را رسماً از زمان ارسطو آغاز کرد. نگارش اخلاق نیکوماخوس شروع تاریخ فلسفه اخلاق است. پس از ارسطو اپیکوریان و رواقیون سردمداران نگرش فلسفی به اخلاق بودند. پس از تحول بزرگ مسیحیت فلسفه اخلاق وارد مسیری جدید شد. آگوستین یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه اخلاق بود و با آراء خود به تبیین موضوعات فلسفه اخلاق از منظر مسیحیت کاتولیک پرداخت. در دوران قرون وسطی فلسفه اخلاق رشد روزافزونی داشت اما تنها در مسیر اخلاقیات مسیحی پیش میرفت. اوج فلسفه اخلاق در قرون وسطی را میتوان در آراء توماس آکویناس مشاهده کرد. پس از دوران رنسانس اندک اندک آزادی اندیشه و بیان در جوامع اروپایی نهادینه شد و با وجود مشکلات به جا مانده از دوران تاریکی انقلاب فلسفی آغاز گشت. این انقلاب همان شروع دوران جدید است. دوران مذکور دوران شکوفایی علم و فلسفه بود. تمام فلاسفه بزرگ این دوران درباره اخلاق نظریات مهمی را مطرح ساختند اما قابل توجهترین این فلاسفه باروخ اسپینوزا است. پیش از دوران جدید تمامی فلاسفه به اخلاق رویکردی مبتنی بر فضیلت داشتند. انقلاب اسپینوزا در فلسفه اخلاق تغییر این رویکرد به اخلاق مبتنی بر کردار بود. تأثیر متفکران دوران جدید بر عصر روشنگری غیر قابل انکار است. در پایان دوران روشنگری بارزترین چهره فلسفه اخلاق طول تاریخ یعنی ایمانوئل کانت رخ مینماید. در حقیقت کانت مفهوم امروزی فلسفه اخلاق را ساخت. پس از کانتجان استوارت میل و آرتور شوپنهاور علم اخلاق را بیش از پیش متحول ساختند. در قرن بیستم نیز فلاسفه بزرگی در دو شاخه فلسفه تحلیلی و فلسفه قارهای آثار مهمی از خود بر جای گذاشتند.
مسائل
فلسفه اخلاق مانند هر شاخه دیگری از فلسفه، برای پاسخ دادن به سؤالات پیش رویش به تبیین و توضیح پاره ای مسائل می پردازد. این مسائل می توانند مخصوص اخلاق باشند و یا می توانند مسائلی باشند که هم در اخلاق و هم در علوم دیگر مورد بررسی است. اصولاً فلسفه اخلاق رابطه نزدیکی با فلسفه سیاسی، فلسفه حقوق، جامعه شناسی و روان شناسی دارد؛ در نتیجه بعضی از مسائل فلسفه اخلاق مسائل حوزههای مذکور نیز هستند.
خیر و شر
مبنای اخلاقیات بر این عقیده استوار است که آن چه برای انسانهای (و یا حتی حیوانات) به خصوصی خوب یا بد است، نه فقط از دیدگاه آنان، بلکه از دیدگاه فراگیرتری خوب یا بد می باشد.
حکم کردن به این که چه چیزی فی نفسه خوب است به این معناست که آن چیز ارزشمند است. ذهن انسان با عمل ارزش گذاری امور خیر و شر را پدید می آورد و در نتیجه به تقبیح و تحسین این امور می پردازد. نمی توان به طور قطع گفت که ارزش گذاریهای این چنینی اصولاً قراردادی هستند و یا به صورت غریزی موجودند. با این حال، وجود این دو مفهوم در تاریخ تفکر بشری غیر قابل انکار است. وجود این مفاهیم در ذهن انسان موجب شده است تا نظریات مختلف اخلاقی خیر و شر را به طرق گوناگون تعبیر کند. برخی خیر را، خیر فرد می دانند؛ عده ای معتقدند که خیر همان خیر جمعی است و دیگرانی معتقدند که مفهوم خیر نسبت به موقعیت تاریخی و فرهنگی یک جامعه تعریف می شود. با وجود این عدم توافق، یک مفهوم در فلسفه اخلاق از اهمیت کلیدی برخوردار است و آن مفهوم خیر اعلی است. خیر اعلی یعنی بالاترین شکل خیر که انسان می تواند با حرکت به سوی آن اخلاقی تر عمل کند.
خیر می تواند به واسطه روابط علّی، هنجاری و مفهومی با درستی در ارتباط باشد. با این حال امکان عدم رابطه میان این دو مفهوم نیز وجود دارد. تبیین روابط خیر و درستی نیز در نظریات مختلف به اشکال مختلف بیان شده است.
اخلاق
علم اخلاق شاخهای از علوم انسانی∗ است که موضوع آن شناخت مصادیق ارزش ها و بیانگر راه های کسب فضائل و ترک رذائل اخلاقی است. در فلسفه اخلاق دربارهٔ خوب یا بد بودن یک امر چند گرایش وجود دارد. یک گرایش تنها در صورتی یک امر را خوب میداند که نتیجه(ها)یی دلخواه به همراه داشته باشد(نتیجه گرایی/پیامدگرایی/غایت گروی) اما گرایشی دیگر بدون رد نتیجههای دلخواه خوب بودن یک امر را ذاتی میداند (وظیفه گرایی). برخی از ادیان گرایش دوم در اخلاق را پذیرفته و ادعا می نمایند. در اخلاق دینمدار این نتیجهها ممکن است در جهان دیگر که فرامادی است نیز اتفاق بیافتند اما در اخلاق نا-دینمدار رخداد نتیجههای دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی تنها در جهان مادی مد نظر است. در این اخلاق ریز الگوهای اخلاقی و اینکه چه اموری نتیجههایی دلخواه برای مثلا جامعهٔ انسانی دارند، ممکن است با اجماع روانشناسان و جامعهشناسان برجسته تعیین شود نه متولیان دین.
واژهشناسی
اخلاقیات در دو زمینه به کار می روند،اوّل: تمییز فردی (خوب از بد) و دوم: روشهای رفتاری که گاه به عنوان «عرف رفتاری» نهادینه شده در یک گروه فرهنگی، مذهبی، اجتماعی یا فلسفی شناخته می شود. اخلاقیات فردی با اهداف درست یا غلط، انگیزهها یا اعمال تعریف و تمییز داده می شوند؛ اهدافی که آموخته شده اند، ایجاد شده اند و یا از طرف اشخاصی که در گروه هستند، توسعه یافته اند.
در زبان فرانسه واژه اخلاقیات به معنای آداب و رسوم نیز به کار می رود. تعریف فرهنگ لاروس (le Petit Larousse) از اخلاقیات:
Morale به لاتین (mores, mœurs):
مجموعه قوانین کردار و ارزش هایی که در یک جامعه به عنوان هنجار شناخته می شود.
تئوری اهداف غایی کردار انسان
اهداف و نتایجه گیری عملی یک داستان
دکترین خوشبختی انسانها و روشهای رسیدن به این هدف
مجموعه خاصی از قوانین رفتاری
همچنین فرهنگ فرانسه روبر (Le Petit Robert) اینگونه تعرف شده است: اخلاقیات: علم خوبی و بدی، اصول رفتار؛ تئوری رفتار انسانی به مثابه تکالیفی برای رسیدن به خوبی.
علم اخلاقیات، مجموعه اشکال مختلف خُلق و خوی یک شخص، تعریف کننده یک رفتار. اخلاقیات اغلب به یک سنت آرمانی وابسته است (مدل کانتی) که بین چیزی که هست و چیزی که باید باشد، تمایز ایجاد می کند، در حالیکه آداب و رسوم وابسته به یک سنت مادی گرا است (مدل اسپینوزی) که تنها به دنبال پیشبرد واقعیتهای موجود برای دستیابی به خوشبختی همگانی، از طریق رفتار منطقی است.
از دیدگاه درسترفتاری (déontologie)، اخلاقیات در مورد نظام تکالیفی که باید در یک حرفه انجام شود، بحث می شود.
از دیدگاه زبان عامی و فنی اخلاق به سه معنی به کار میرود∗
خُلق یعنی خوی، طبع، سجیه، عادت∗، و جمع آن اخلاق است.
صفت اخلاقی: عامل انجام یک عمل اخلاقی در شرایط خاص، به طور ناخودآگاه و شرطی∗ مثل بخشندگی و دروغگویی
عمل اخلاقی: آن نوع عمل که بتوان در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد. میتواند آگاهانه یا بی اختیار و عادتی(در اثر یک خلق) باشد . مثل یک بار بخشیدن و دروغ گفتن و ...
8:57 pm
داده
به طور کلی، میتوان همهٔ دانستهها، آگاهیها، داشتهها، آمارها، شناسهها، پیشینهها و پنداشتهها را داده یا دیتا (به انگلیسی: Data) نامید. انسان برای ثبت و درک مشترک هر واقعیت و پدیده از نشانههای ویژهٔ آن بهره گرفتهاست.
انسان برای نمایاندن دادهها نخست از نگاره و در ادامهٔ سیر تکاملی آن از حروف، شمارهها و نشانهها کمک گرفت. برای بازنمودن دادهها از این موارد کمکی یا ترکیبی از آنها استفاده میشود

در رایانه
به اعداد، حروف و علائم که جهت درک و فهم مشترک از انسانها یا رایانه سرچشمه میگیرند داده میگویند. دادهها معمولاً از سوی انسانها بصورت حروف، اعداد، علائم و در رایانه به صورت نمادهایی (همان رمزهای صفر و یک) قراردادی ارائه میشوند. اصطلاح داده یک عبارت نسبی است یعنی اگر موجب درک و فهم لازم و کامل دراین مرحله شدهاست به عنوان آگاهی یا اطلاعات از آن نام میبرند و چنانچه موجب درک و فهم کامل نگردد به عنوان همان داده به شمار میآیند و چون هدف نهایی آگاهی و اطلاعات است باید از سوی دستاندرکاران (انسان یا رایانه) دستکاری یا پردازش شوند. منظور از دستکاری یا پردازش دادهها انجام عملیاتی از قبیل جمع، تفریق، ضرب، تقسیم، مقایسه وغیرهاست.
دادهها مجموعهای از نمادها (برای انسان حروف، اعداد، علائم و برای رایانه رمزهای صفر و یک) هستند که حقایق را نشان میدهند و برای انسان از طریق رسانههای وی (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، بساوایی) و برای رایانه از طریق لوازم ویژه (صفحه کلید موس و غیره) به دست میآیند.
دادهها امروزه فقط از سوی انسان یا رایانه پردازش میشوند یعنی کارهایی روی آنها صورت میگیرد. در پردازش دادهها (دادهپردازی) در رایانه ابتدا دادهها به رایانه وارد میشوند. این دادهها درابتدا ذخیره شده و روی آنها عملیاتی (جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و...) صورت میگیرد. پس از این که این عملیات (پردازش) صورت گرفت معمولاً دادهها به یک رایانه دیگر یا دوباره به انسانها منتقل میشود. در اغلب گزارشها و یادداشتهای سازمانی، دادهها به چشم میخورند. برای نمونه، تاریخ و مقدار یک صورتحساب یا چک، جزئیات فهرست حقوق، تعداد وسایل نقلیهای که از نقطهٔ خاصی در کنار جاده گذشتهاند،... نمونههایی از دادهها هستند.
انواع دادهها از نظر ساختیافتگی
دادههای ساختیافته
دادههای نیمهساختیافته
دادههای زمانی
در بسیاری از کاربردهای مبتنی بر دادهها و اطلاعات ذخیرهسازی و بازیافت حالا ت و وضعیتهای سیستم در طی زمان اهمیت مییابد.
دادههای مکانی
دادههای مکانی (geospatial data ) به مجموعهای از دادهها گفته میشود که بیان کننده موقعیت جغرافیایی یک عارضه(طبیعی یا مصنوعی) بر روی زمین باشند. دادههای مکانی معمولاً به صورت موقعیت و یا روابط هندسی ذخیره شده و قابل نمایش در نقشهها میباشند. دادهها مکانی بیشتر در سامانههای اطلاعات مکانی نگهداری شده، قابل دسترسی و پردازش میباشند.
پردازش رایانهای دادهها
پردازش رایانهای دادهها هر فرایندی است که از برنامهای رایانهای برای واردسازی دادهها، خلاصهبندی، تحلیل و در غیر اینصورت تبدیلداده به اطلاعات قابل استفاده استفاده میکند.
علوم و فناوری پردازش دادهها دارای وسعت، گوناگونی، و پیچیدگی فراوانی بوده، و این زمینه از دانش به شاخهها و زیر شاخههای متعددی تقسیم میشود
پردازش علائم
پردازش علائم (سیگنالها) را باید یکی از شاخههای وسیع و پر کاربرد در پردازش دادهها به حساب آورد.
پردازش تصاویر
پردازش تصاویر یکی از زمینههای عمده و خاص در پردازش علائم به حساب میآید که در آن دادههای مورد پردازش و عملآوری تصاویر و سیگنالهای دو بعدیست.
پردازش متون
یکی از مسائل عمده در پردازش متون و به طور عمومیتر در پردازش زبانهای طبیعی عملیات و فرایندهای مربوط به مدلسازی دادهها است.
فشردهسازی دادهها
کدگذاری منبع روشهای فشردهسازی یک منبع اطلاعات را مطالعه میکند. منابع اطلاعاتی طبیعی، مانند گفتار یا نوشتار انسانها، دارای افزونگی است؛ برای مثال در جمله «من به خانهمان برگشتم» ضمایر «مان» و شناسه «م» در فعل جمله را میتوان از جمله حذف نمود بدون اینکه از مفموم مورد نظر جمله چیزی کاسته شود. این توضیح را میتوان معادل با انجام عمل فشرده سازی روی اطلاعات یک منبع اطلاعات دانست؛ بنابراین منظور از فشرده سازی اطلاعات کاستن از حجم آن به نحوی است که محتوی آن دچار تغییر نامناسبی نشود.
در علوم کامپیوتر و نظریه اطلاعات، فشرده سازی دادهها یا کد کردن دادهها، در واقع فرایند رمزگذاری اطلاعات با استفاده از تعداد بیتهایی (یا واحدهای دیگر حامل داده) کمتر از آنچه یک تمثال رمزگذاری نشده از همان اطلاعات استفاده میکند و با به کار گرفتن روشهای رمزگذاری ویژهای است.
مانند هر ارتباطی، ارتباطات با اطلاعات فشرده، تنها زمانی کار میکند که هم فرستنده و هم گیرندهٔ اطلاعات، روش رمزگذاری را بفهمند. به عنوان مثال این نوشته تنها زمانی مفهوم است که گیرنده متوجه باشد که هدف پیادهسازی با استفاده از زبان فارسی بوده. به همین ترتیب، دادهٔ فشرده سازی شده تنها زمانی مفهوم است که گیرنده روش رمزگشایی آن را بداند.
فشرده سازی به این دلیل مهم است که کمک میکند مصرف منابع با ارزش، مانند فضای هارد دیسک و یا پهنای باند ارسال، را کاهش دهد. البته از طرفی دیگر، اطلاعات فشرده سازی شده برای اینکه مورد استفاده قرار بگیرند باید از حال فشرده خارج شوند و این فرایند اضافه ممکن است برای بعضی از برنامههای کاربردی زیان آور باشد. برای مثال یک روش فشرده سازی برای یک فیلم ویدئویی ممکن است نیازمند تجهیزات و سختافزار گرانقیمتی باشد که بتواند فیلم را با سرعت بالایی از حالت فشرده خارج سازد که بتواند به طور همزمان با رمزگشایی پخش شود (گزینهای که ابتدا رمزگشایی شود و سپس پخش شود، ممکن است به علت کم بود فضای برای فیلم رمزگشایی شده حافظه امکانپذیر نباشد). بنابراین طراحی روش فشرده سازی نیازمند موازنه و برآیندگیری بین عوامل متعددی است. از جمله این عوامل درصد فشرده سازی، میزان پیچیدگی معرفی شده (اگر از یک روش فشرده سازی پر اتلاف استفاده شود) و منابع محاسباتی لازم برای فشرده سازی و رمزگشایی اطلاعات را میتوان نام برد. فشرده سازی به دو دسته فشردهسازی اتلافی (فشردهسازی با اتلاف) و فشردهسازی بهینه فشردهسازی بیاتلاف اطلاعات تقسیم میشوند. کدگذاری منبع، علم مطالعه روشهای انجام این عمل، برای منابع متفاوت اطلاعاتی موجود است.
فشرده سازی بهینه در مقابل اتلافی
الگوریتمهای فشرده سازی بهینه معمولاً فراوانی آماری را به طریقی به کار میگیرند که بتوان اطلاعات فرستنده را اجمالی تر و بدون خطا نمایش دهند. فشرده سازی بهینه امکانپذیر است چون اغلب اطلاعات جهان واقعی دارای فراوانی آماری هستند. برای مثال در زبان فارسی حرف "الف" خیلی بیش تر از حرف "ژ" استفاده میشود و احتمال اینکه مثلاً حرف "غین" بعد از حرف "ژ" بیاید بسیار کم است. نوع دیگری از فشرده سازی، که فشرده سازی پر اتلاف یا کدگذاری ادراکی نام دارد که در صورتی مفید است که درصدی از صحت اطلاعات کفایت کند. به طور کلی فشرده سازی اتلافی توسط جستجو روی نحوهٔ دریافت اطلاعات مورد نظر توسط افراد راهنمایی میشود. برای مثال، چشم انسان نسبت به تغییرات ظریف در روشنایی حساس تر از تغییرات در رنگ است. فشرده سازی تصویر به روش JPEG طوری عمل میکند که از بخشی از این اطلاعات کم ارزش تر "صرف نظر" میکند. فشرده سازی اتلافی روشی را ارائه میکند که بتوان بیشترین صحت برای درصد فشرده سازی مورد نظر را به دستآورد. در برخی موارد فشرده سازی شفاف (نا محسوس) مورد نیاز است؛ در مواردی دیگر صحت قربانی میشود تا حجم اطلاعات تا حد ممکن کاهش بیابد.
روشهای فشرده سازی بهینه برگشت پذیرند به نحوی که اطلاعات اولیه قابلیت بازیابی به طور دقیق را دارند در حالی که روشهای اتلافی، از دست دادن مقداری از اطلاعات را برای دست یابی به فشردگی بیشتر میپذیرند. البته همواره برخی از داده وجود دارند که الگوریتمهای فشرده سازی بهینهٔ اطلاعات در فشرده سازی آنها ناتوان اند. در واقع هیچ الگوریتم فشرده سازی ای نمیتواند اطلاعاتی که هیچ الگوی قابل تشخیصی ندارند را فشرده سازی کند. بنابراین تلاش برای فشرده سازی اطلاعاتی که قبلاً فشرده شدهاند معمولاً نتیجهٔ عکس داشته (به جای کم کردن حجم، آن را زیاد میکند)، هم چنین است تلاش برای فشرده سازی هر اطلاعات رمز شدهای (مگر حالتی که رمز بسیار ابتدایی باشد).
در عمل، فشرده سازی اتلافی نیز به مرحلهای میرسد که فشرده سازی مجدد دیگر تأثیری ندارد، هرچند یک الگوریتم بسیار اتلافی، مثلاً الگوریتمی که همواره بایت آخر فایل را حذف میکند، همیشه به مرحلهای میرسد که دیگر فایل تهی میشود.
الگوریتمها و برنامههای اجرایی نمونه
"الگو" عبارت است از رشتهای از عناصر که به طور متوالی تکرار شده است و "طول" تعداد تکرار آن است) است. این روش اغلب برای بهینهسازی فضای دیسک در کامپیوترهای اداری و یا استفادهٔ بهتر از طول باند اتصال در یک شبکهٔ کامپیوتری به کار میرود. برای دادههای نمادی مانند متنها، صفحه گستردهها ( Spreadsheet)، برنامههای اجرایی و… غیراتلافی بودن ضروری است زیرا تغییر کردن حتی یک بیت داده قابل قبول نمیباشد (مگر در موارد بسیار محدود). برای دادههای صوتی و تصویری کاهش قدری از کیفیت بدون از دست دادن طبیعت اصلی داده قابل قبول میباشد. با بهره بردن از محدودیتهای سیستم حواسی انسان، میتوان در حجم زیادی از فضا صرفه جویی کرد و در عین حال خروجی ای را تولید کرد که با اصل آن تفاوت محسوسی ندارد. این روشهای فشرده سازی اتلافی به طور کلی یک برآیند گیری سه جانبه بین سرعت فشرده سازی، حجم نهایی فشرده سازی و میزان کیفیت قابل چشم پوشی (درصد اتلاف قابل قبول) است.
نظریه
سابقهٔ نظری فشرده سازی برای فشرده سازیهای بهینه توسط نظریهٔ اطلاعات (که رابطه نزدیکی با نظریهٔ اطلاعات الگوریتمی دارد) و برای فشرده سازیهای اتلافی توسط نظریهٔ آهنگ-پیچیدگی ( Rate–distortion theory) ارائه شدهاند. این شاخههای مطالعاتی در اصل توسط کلوده شانون( Claude Shannon)، که مقالاتی بنیادی در این زمینه در اواخر دههای ۱۹۴۰ و اوایل دههٔ ۱۹۵۰ به چاپ رسانده است به وجود آمده. "رمزنگاری" و "نظریهٔ رمزگذاری" نیز رابطه بسیار زیادی با این زمینه دارند. ایدهٔ فشرده سازی رابطهٔ عمیقی با آمار استنباطی دارد.
اطلاعات
اطّلاع یا آگاهش (و با نگرسوی آشکارتر ابزاری نیز آگاهِه) در کوتاه ترین تعریف، "دادههای پردازش شده" است. داده ها(data) مواد خام بالقوه معنی داری هستند که ما آنها را در راستای شناختن و فهمیدن و حتی تفسیر چیزها، کالاها، رویدادها یا هرگونه هستی ای که در جهان واقعیت و یا دنیای خیال یافت میشوند، به واسطه روشهای پژوهشی، ابزارهای شناختی مانند دستگاه زبان، احساسات پنج گانه، ذهن و مغز و حتی تجربه خود به دست میآوریم. اطلاعات، آگاهیهای به دست آمده از عنصرها و رویدادهای جهان هستی است. به زبان محدود تکنیکی، مجموعهای از نمادهای زبانی معنی دار و پیوسته درباره موجودات است. اطلاعات در زبان انگلیسی(information)از نظمی ساختاری و ذاتی خبر میدهد.
فناوری اطلاعات
فناوری اطلاعات (فا) (به انگلیسی: Information Technology یا IT)، همان طور که بهوسیله انجمن فناوری اطلاعات آمریکا (ITAA) تعریف شدهاست، «به مطالعه، طراحی، توسعه، پیادهسازی، پشتیبانی یا مدیریت سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر رایانه، خصوصا برنامههای نرمافزاری و سختافزار رایانه میپردازد». به طور کوتاه، فناوری اطلاعات با مسائلی مانند استفاده از رایانههای الکترونیکی و نرمافزار سروکار دارد تا تبدیل، ذخیره، حفاظت، پردازش، انتقال و بازیابی اطلاعات به شکلی مطمئن و امن انجام پذیرد.
اخیرا تغییر اندکی در این عبارت داده میشود تا این اصطلاح به طور روشن دایره ارتباطات مخابراتی را نیز شامل گردد. بنابراین عدهای بیشتر مایلند تا عبارت «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (فاوا) (Information and Communications Technology) یا به اختصار ICT را به کار برند.
عناصر کاملا اصلی
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اساسی انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار است، به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را فراراه خود قرار میدهد:
انسان: منابع انسانی، مفاهیم و اندیشه، نوآوری
ساز و کار: قوانین، مقررات و روشها، سازوکارهای بهبود و رشد، سازوکارهای ارزش گذاری و مالی
ابزار: نرمافزار، سختافزار، شبکه و ارتباطات
ساختار: سازمانی، فراسازمانی مرتبط، جهانی
بسیاری مفهوم فناوری اطلاعات را با کامپیوتر و انفورماتیک ادغام میکنند، این درحالیست که اینها ابزارهای فناوری اطلاعات میباشند نه تمامی آنچه که فناوری اطلاعات عرضه میکند. سید حامد خسروانی شریعتی در مقالهای در همین زمینه آوردهاست که:" با فرض اینکه فناوری اطلاعات یک سیب باشد، کامپیوتر، شبکه، نرمافزار و دیگر ابزارهای مرتبط با این حوزه همانند دم سیب است که میوه توسط آن تغذیه میگردد، حال این خود سیب است که محصول اصلی است و هدف و نتیجه در آن خلاصه میگردد.
زمینههای IT
امروزه معنای اصطلاح «فناوری اطلاعات» بسیار گسترده شدهاست و بسیاری از جنبههای محاسباتی و فناوری را دربر میگیرد و نسبت به گذشته شناخت این اصطلاح آسانتر شدهاست. چتر فناوری اطلاعات تقریباً بزرگ است و بسیاری از زمینهها را پوشش میدهد. متخصص فناوری اطلاعات وظایف گوناگونی دارد، از نصب برنامههای کاربردی تا طراحی شبکههای پیچیده رایانهای و پایگاه دادههای اطلاعاتی. چند نمونه از زمینههای فعالیت متخصصین فناوری اطلاعات میتواند موارد زیر باشند:[۲] فناوری اطلاعات و علوم کتابداری و اطلاع رسانی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. Information Technology در ایران متولی اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات را وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میدانند.
ابزارهای نرمافزاری مدیریت خدمات فناوری اطلاعات
با افزایش چشمگیر تنوع تجهیزات و خدمات مربوط به فناوری اطلاعات، مدیریت خدمات ارائه شده در این حوزه نیز با چالشهای فراوانی روبرو شدهاست. مدیریت رسیدگی به مشکلات و درخواستها، مدیریت تجهیزات و منابع در رابطه با خدمات پشتیبانی فنی و تخصیص آنها به کاربران، و همچنین نظارت، کنترل و برنامه ریز در این زمینه از جمله مواردی است که مدیران حوزه فناوری اطلاعات را بر آن میدارد تا برای خود ابزارهای سودمند و کارا تدارک ببینند. از جمله این ابزارها، میتوان به نرمافزارهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات اشاره نمود که میتوانند مدیران و کارشناسان و تکنسینها را در این رابطه یاری نمایند.
به طور کلی، میتوان همهٔ دانستهها، آگاهیها، داشتهها، آمارها، شناسهها، پیشینهها و پنداشتهها را داده یا دیتا (به انگلیسی: Data) نامید. انسان برای ثبت و درک مشترک هر واقعیت و پدیده از نشانههای ویژهٔ آن بهره گرفتهاست.
انسان برای نمایاندن دادهها نخست از نگاره و در ادامهٔ سیر تکاملی آن از حروف، شمارهها و نشانهها کمک گرفت. برای بازنمودن دادهها از این موارد کمکی یا ترکیبی از آنها استفاده میشود

در رایانه
به اعداد، حروف و علائم که جهت درک و فهم مشترک از انسانها یا رایانه سرچشمه میگیرند داده میگویند. دادهها معمولاً از سوی انسانها بصورت حروف، اعداد، علائم و در رایانه به صورت نمادهایی (همان رمزهای صفر و یک) قراردادی ارائه میشوند. اصطلاح داده یک عبارت نسبی است یعنی اگر موجب درک و فهم لازم و کامل دراین مرحله شدهاست به عنوان آگاهی یا اطلاعات از آن نام میبرند و چنانچه موجب درک و فهم کامل نگردد به عنوان همان داده به شمار میآیند و چون هدف نهایی آگاهی و اطلاعات است باید از سوی دستاندرکاران (انسان یا رایانه) دستکاری یا پردازش شوند. منظور از دستکاری یا پردازش دادهها انجام عملیاتی از قبیل جمع، تفریق، ضرب، تقسیم، مقایسه وغیرهاست.
دادهها مجموعهای از نمادها (برای انسان حروف، اعداد، علائم و برای رایانه رمزهای صفر و یک) هستند که حقایق را نشان میدهند و برای انسان از طریق رسانههای وی (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، بساوایی) و برای رایانه از طریق لوازم ویژه (صفحه کلید موس و غیره) به دست میآیند.
دادهها امروزه فقط از سوی انسان یا رایانه پردازش میشوند یعنی کارهایی روی آنها صورت میگیرد. در پردازش دادهها (دادهپردازی) در رایانه ابتدا دادهها به رایانه وارد میشوند. این دادهها درابتدا ذخیره شده و روی آنها عملیاتی (جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و...) صورت میگیرد. پس از این که این عملیات (پردازش) صورت گرفت معمولاً دادهها به یک رایانه دیگر یا دوباره به انسانها منتقل میشود. در اغلب گزارشها و یادداشتهای سازمانی، دادهها به چشم میخورند. برای نمونه، تاریخ و مقدار یک صورتحساب یا چک، جزئیات فهرست حقوق، تعداد وسایل نقلیهای که از نقطهٔ خاصی در کنار جاده گذشتهاند،... نمونههایی از دادهها هستند.
انواع دادهها از نظر ساختیافتگی
دادههای ساختیافته
دادههای نیمهساختیافته
دادههای زمانی
در بسیاری از کاربردهای مبتنی بر دادهها و اطلاعات ذخیرهسازی و بازیافت حالا ت و وضعیتهای سیستم در طی زمان اهمیت مییابد.
دادههای مکانی
دادههای مکانی (geospatial data ) به مجموعهای از دادهها گفته میشود که بیان کننده موقعیت جغرافیایی یک عارضه(طبیعی یا مصنوعی) بر روی زمین باشند. دادههای مکانی معمولاً به صورت موقعیت و یا روابط هندسی ذخیره شده و قابل نمایش در نقشهها میباشند. دادهها مکانی بیشتر در سامانههای اطلاعات مکانی نگهداری شده، قابل دسترسی و پردازش میباشند.
پردازش رایانهای دادهها
پردازش رایانهای دادهها هر فرایندی است که از برنامهای رایانهای برای واردسازی دادهها، خلاصهبندی، تحلیل و در غیر اینصورت تبدیلداده به اطلاعات قابل استفاده استفاده میکند.
علوم و فناوری پردازش دادهها دارای وسعت، گوناگونی، و پیچیدگی فراوانی بوده، و این زمینه از دانش به شاخهها و زیر شاخههای متعددی تقسیم میشود
پردازش علائم
پردازش علائم (سیگنالها) را باید یکی از شاخههای وسیع و پر کاربرد در پردازش دادهها به حساب آورد.
پردازش تصاویر
پردازش تصاویر یکی از زمینههای عمده و خاص در پردازش علائم به حساب میآید که در آن دادههای مورد پردازش و عملآوری تصاویر و سیگنالهای دو بعدیست.
پردازش متون
یکی از مسائل عمده در پردازش متون و به طور عمومیتر در پردازش زبانهای طبیعی عملیات و فرایندهای مربوط به مدلسازی دادهها است.
فشردهسازی دادهها
کدگذاری منبع روشهای فشردهسازی یک منبع اطلاعات را مطالعه میکند. منابع اطلاعاتی طبیعی، مانند گفتار یا نوشتار انسانها، دارای افزونگی است؛ برای مثال در جمله «من به خانهمان برگشتم» ضمایر «مان» و شناسه «م» در فعل جمله را میتوان از جمله حذف نمود بدون اینکه از مفموم مورد نظر جمله چیزی کاسته شود. این توضیح را میتوان معادل با انجام عمل فشرده سازی روی اطلاعات یک منبع اطلاعات دانست؛ بنابراین منظور از فشرده سازی اطلاعات کاستن از حجم آن به نحوی است که محتوی آن دچار تغییر نامناسبی نشود.
در علوم کامپیوتر و نظریه اطلاعات، فشرده سازی دادهها یا کد کردن دادهها، در واقع فرایند رمزگذاری اطلاعات با استفاده از تعداد بیتهایی (یا واحدهای دیگر حامل داده) کمتر از آنچه یک تمثال رمزگذاری نشده از همان اطلاعات استفاده میکند و با به کار گرفتن روشهای رمزگذاری ویژهای است.
مانند هر ارتباطی، ارتباطات با اطلاعات فشرده، تنها زمانی کار میکند که هم فرستنده و هم گیرندهٔ اطلاعات، روش رمزگذاری را بفهمند. به عنوان مثال این نوشته تنها زمانی مفهوم است که گیرنده متوجه باشد که هدف پیادهسازی با استفاده از زبان فارسی بوده. به همین ترتیب، دادهٔ فشرده سازی شده تنها زمانی مفهوم است که گیرنده روش رمزگشایی آن را بداند.
فشرده سازی به این دلیل مهم است که کمک میکند مصرف منابع با ارزش، مانند فضای هارد دیسک و یا پهنای باند ارسال، را کاهش دهد. البته از طرفی دیگر، اطلاعات فشرده سازی شده برای اینکه مورد استفاده قرار بگیرند باید از حال فشرده خارج شوند و این فرایند اضافه ممکن است برای بعضی از برنامههای کاربردی زیان آور باشد. برای مثال یک روش فشرده سازی برای یک فیلم ویدئویی ممکن است نیازمند تجهیزات و سختافزار گرانقیمتی باشد که بتواند فیلم را با سرعت بالایی از حالت فشرده خارج سازد که بتواند به طور همزمان با رمزگشایی پخش شود (گزینهای که ابتدا رمزگشایی شود و سپس پخش شود، ممکن است به علت کم بود فضای برای فیلم رمزگشایی شده حافظه امکانپذیر نباشد). بنابراین طراحی روش فشرده سازی نیازمند موازنه و برآیندگیری بین عوامل متعددی است. از جمله این عوامل درصد فشرده سازی، میزان پیچیدگی معرفی شده (اگر از یک روش فشرده سازی پر اتلاف استفاده شود) و منابع محاسباتی لازم برای فشرده سازی و رمزگشایی اطلاعات را میتوان نام برد. فشرده سازی به دو دسته فشردهسازی اتلافی (فشردهسازی با اتلاف) و فشردهسازی بهینه فشردهسازی بیاتلاف اطلاعات تقسیم میشوند. کدگذاری منبع، علم مطالعه روشهای انجام این عمل، برای منابع متفاوت اطلاعاتی موجود است.
فشرده سازی بهینه در مقابل اتلافی
الگوریتمهای فشرده سازی بهینه معمولاً فراوانی آماری را به طریقی به کار میگیرند که بتوان اطلاعات فرستنده را اجمالی تر و بدون خطا نمایش دهند. فشرده سازی بهینه امکانپذیر است چون اغلب اطلاعات جهان واقعی دارای فراوانی آماری هستند. برای مثال در زبان فارسی حرف "الف" خیلی بیش تر از حرف "ژ" استفاده میشود و احتمال اینکه مثلاً حرف "غین" بعد از حرف "ژ" بیاید بسیار کم است. نوع دیگری از فشرده سازی، که فشرده سازی پر اتلاف یا کدگذاری ادراکی نام دارد که در صورتی مفید است که درصدی از صحت اطلاعات کفایت کند. به طور کلی فشرده سازی اتلافی توسط جستجو روی نحوهٔ دریافت اطلاعات مورد نظر توسط افراد راهنمایی میشود. برای مثال، چشم انسان نسبت به تغییرات ظریف در روشنایی حساس تر از تغییرات در رنگ است. فشرده سازی تصویر به روش JPEG طوری عمل میکند که از بخشی از این اطلاعات کم ارزش تر "صرف نظر" میکند. فشرده سازی اتلافی روشی را ارائه میکند که بتوان بیشترین صحت برای درصد فشرده سازی مورد نظر را به دستآورد. در برخی موارد فشرده سازی شفاف (نا محسوس) مورد نیاز است؛ در مواردی دیگر صحت قربانی میشود تا حجم اطلاعات تا حد ممکن کاهش بیابد.
روشهای فشرده سازی بهینه برگشت پذیرند به نحوی که اطلاعات اولیه قابلیت بازیابی به طور دقیق را دارند در حالی که روشهای اتلافی، از دست دادن مقداری از اطلاعات را برای دست یابی به فشردگی بیشتر میپذیرند. البته همواره برخی از داده وجود دارند که الگوریتمهای فشرده سازی بهینهٔ اطلاعات در فشرده سازی آنها ناتوان اند. در واقع هیچ الگوریتم فشرده سازی ای نمیتواند اطلاعاتی که هیچ الگوی قابل تشخیصی ندارند را فشرده سازی کند. بنابراین تلاش برای فشرده سازی اطلاعاتی که قبلاً فشرده شدهاند معمولاً نتیجهٔ عکس داشته (به جای کم کردن حجم، آن را زیاد میکند)، هم چنین است تلاش برای فشرده سازی هر اطلاعات رمز شدهای (مگر حالتی که رمز بسیار ابتدایی باشد).
در عمل، فشرده سازی اتلافی نیز به مرحلهای میرسد که فشرده سازی مجدد دیگر تأثیری ندارد، هرچند یک الگوریتم بسیار اتلافی، مثلاً الگوریتمی که همواره بایت آخر فایل را حذف میکند، همیشه به مرحلهای میرسد که دیگر فایل تهی میشود.
الگوریتمها و برنامههای اجرایی نمونه
"الگو" عبارت است از رشتهای از عناصر که به طور متوالی تکرار شده است و "طول" تعداد تکرار آن است) است. این روش اغلب برای بهینهسازی فضای دیسک در کامپیوترهای اداری و یا استفادهٔ بهتر از طول باند اتصال در یک شبکهٔ کامپیوتری به کار میرود. برای دادههای نمادی مانند متنها، صفحه گستردهها ( Spreadsheet)، برنامههای اجرایی و… غیراتلافی بودن ضروری است زیرا تغییر کردن حتی یک بیت داده قابل قبول نمیباشد (مگر در موارد بسیار محدود). برای دادههای صوتی و تصویری کاهش قدری از کیفیت بدون از دست دادن طبیعت اصلی داده قابل قبول میباشد. با بهره بردن از محدودیتهای سیستم حواسی انسان، میتوان در حجم زیادی از فضا صرفه جویی کرد و در عین حال خروجی ای را تولید کرد که با اصل آن تفاوت محسوسی ندارد. این روشهای فشرده سازی اتلافی به طور کلی یک برآیند گیری سه جانبه بین سرعت فشرده سازی، حجم نهایی فشرده سازی و میزان کیفیت قابل چشم پوشی (درصد اتلاف قابل قبول) است.
نظریه
سابقهٔ نظری فشرده سازی برای فشرده سازیهای بهینه توسط نظریهٔ اطلاعات (که رابطه نزدیکی با نظریهٔ اطلاعات الگوریتمی دارد) و برای فشرده سازیهای اتلافی توسط نظریهٔ آهنگ-پیچیدگی ( Rate–distortion theory) ارائه شدهاند. این شاخههای مطالعاتی در اصل توسط کلوده شانون( Claude Shannon)، که مقالاتی بنیادی در این زمینه در اواخر دههای ۱۹۴۰ و اوایل دههٔ ۱۹۵۰ به چاپ رسانده است به وجود آمده. "رمزنگاری" و "نظریهٔ رمزگذاری" نیز رابطه بسیار زیادی با این زمینه دارند. ایدهٔ فشرده سازی رابطهٔ عمیقی با آمار استنباطی دارد.
اطلاعات
اطّلاع یا آگاهش (و با نگرسوی آشکارتر ابزاری نیز آگاهِه) در کوتاه ترین تعریف، "دادههای پردازش شده" است. داده ها(data) مواد خام بالقوه معنی داری هستند که ما آنها را در راستای شناختن و فهمیدن و حتی تفسیر چیزها، کالاها، رویدادها یا هرگونه هستی ای که در جهان واقعیت و یا دنیای خیال یافت میشوند، به واسطه روشهای پژوهشی، ابزارهای شناختی مانند دستگاه زبان، احساسات پنج گانه، ذهن و مغز و حتی تجربه خود به دست میآوریم. اطلاعات، آگاهیهای به دست آمده از عنصرها و رویدادهای جهان هستی است. به زبان محدود تکنیکی، مجموعهای از نمادهای زبانی معنی دار و پیوسته درباره موجودات است. اطلاعات در زبان انگلیسی(information)از نظمی ساختاری و ذاتی خبر میدهد.
فناوری اطلاعات
فناوری اطلاعات (فا) (به انگلیسی: Information Technology یا IT)، همان طور که بهوسیله انجمن فناوری اطلاعات آمریکا (ITAA) تعریف شدهاست، «به مطالعه، طراحی، توسعه، پیادهسازی، پشتیبانی یا مدیریت سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر رایانه، خصوصا برنامههای نرمافزاری و سختافزار رایانه میپردازد». به طور کوتاه، فناوری اطلاعات با مسائلی مانند استفاده از رایانههای الکترونیکی و نرمافزار سروکار دارد تا تبدیل، ذخیره، حفاظت، پردازش، انتقال و بازیابی اطلاعات به شکلی مطمئن و امن انجام پذیرد.
اخیرا تغییر اندکی در این عبارت داده میشود تا این اصطلاح به طور روشن دایره ارتباطات مخابراتی را نیز شامل گردد. بنابراین عدهای بیشتر مایلند تا عبارت «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (فاوا) (Information and Communications Technology) یا به اختصار ICT را به کار برند.
عناصر کاملا اصلی
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اساسی انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار است، به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را فراراه خود قرار میدهد:
انسان: منابع انسانی، مفاهیم و اندیشه، نوآوری
ساز و کار: قوانین، مقررات و روشها، سازوکارهای بهبود و رشد، سازوکارهای ارزش گذاری و مالی
ابزار: نرمافزار، سختافزار، شبکه و ارتباطات
ساختار: سازمانی، فراسازمانی مرتبط، جهانی
بسیاری مفهوم فناوری اطلاعات را با کامپیوتر و انفورماتیک ادغام میکنند، این درحالیست که اینها ابزارهای فناوری اطلاعات میباشند نه تمامی آنچه که فناوری اطلاعات عرضه میکند. سید حامد خسروانی شریعتی در مقالهای در همین زمینه آوردهاست که:" با فرض اینکه فناوری اطلاعات یک سیب باشد، کامپیوتر، شبکه، نرمافزار و دیگر ابزارهای مرتبط با این حوزه همانند دم سیب است که میوه توسط آن تغذیه میگردد، حال این خود سیب است که محصول اصلی است و هدف و نتیجه در آن خلاصه میگردد.
زمینههای IT
امروزه معنای اصطلاح «فناوری اطلاعات» بسیار گسترده شدهاست و بسیاری از جنبههای محاسباتی و فناوری را دربر میگیرد و نسبت به گذشته شناخت این اصطلاح آسانتر شدهاست. چتر فناوری اطلاعات تقریباً بزرگ است و بسیاری از زمینهها را پوشش میدهد. متخصص فناوری اطلاعات وظایف گوناگونی دارد، از نصب برنامههای کاربردی تا طراحی شبکههای پیچیده رایانهای و پایگاه دادههای اطلاعاتی. چند نمونه از زمینههای فعالیت متخصصین فناوری اطلاعات میتواند موارد زیر باشند:[۲] فناوری اطلاعات و علوم کتابداری و اطلاع رسانی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. Information Technology در ایران متولی اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات را وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میدانند.
ابزارهای نرمافزاری مدیریت خدمات فناوری اطلاعات
با افزایش چشمگیر تنوع تجهیزات و خدمات مربوط به فناوری اطلاعات، مدیریت خدمات ارائه شده در این حوزه نیز با چالشهای فراوانی روبرو شدهاست. مدیریت رسیدگی به مشکلات و درخواستها، مدیریت تجهیزات و منابع در رابطه با خدمات پشتیبانی فنی و تخصیص آنها به کاربران، و همچنین نظارت، کنترل و برنامه ریز در این زمینه از جمله مواردی است که مدیران حوزه فناوری اطلاعات را بر آن میدارد تا برای خود ابزارهای سودمند و کارا تدارک ببینند. از جمله این ابزارها، میتوان به نرمافزارهای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات اشاره نمود که میتوانند مدیران و کارشناسان و تکنسینها را در این رابطه یاری نمایند.